رست بیف با سس اضافه

گاه نوشت از خاطراتی که کمی پر رنگ ترند

رست بیف با سس اضافه

گاه نوشت از خاطراتی که کمی پر رنگ ترند

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

زیر سقف پوچی!!

درباره مدیریت مصرف آب اصطلاحی هست  به نام آب مجازی که ظاهرا به مقدار آبی گفته می شود که در فرآیند تولید یک محصول استفاده می شود. به عبارت دیگر آب مجازی مقدار آبی است که یک کالا و یا یک فراورده کشاورزی طی فرایند تولید مصرف می‌کند تا به مرحله تکامل برسد و مقدار آن معادل جمع کل آب مصرفی در مراحل مختلف زنجیره تولید از لحظه شروع تا پایان می‌باشد. مثلاً برای تولید یک کیلوگرم گندم ۱۳۰۰ لیتر آب مصرف شده‌است و قس علیهذا...

مطمئنا این اصطلاح را می توان در مورد همه چیز و حتی تولید یک فیلم به کار برد.

در این هفته دوباره فرصتی دست داد تا به تماشای دو فیلم جشنواره امسال بنشینم. فیام "رگ خواب " و " زیر سقف دودی". در مورد رگ خواب چند سطر پایین تر صحبت خواهم کرد اما در مورد زیر سقف دودی ابتدا باید آن چیزی را که در دلم مانده روی صفحه بیاورم.

خانم پوران درخشنده در فیلم "زیر سقف دودی" فقط یک مشت بیانیه و یا به اصطلاح مانیفست را به خورد تماشاگر می دهد و متوجه نیست که اگر تمام این بیانیه ها و شعارهای دلخواه خودش رو روی یک کاغذ چاپ می کرد و با کمک از کارت پخش کن های خبره کوچه و خیابان در هر منزلی یکی از این برگه ها را می انداخت شاید تاثیر بیشتری داشت.

شاید دلیل ساخت فیلمهایی مثل "سلام بمبئی" و یا ... را به دلیل مخاطب خاصی که دارند برایم قابل هضم باشد. اما زیر سقف دودی فیلمی است که در کارنامه کارگردانش به هیچ عنوان اثر قابل قبولی به حساب نمی آید، نه از فیلمنامه منسجمی برخوردار هست و نه از تدوین درست و حسابی... نه با تماشاگر تکلیفش را مشخص می کند و نه با کاراکتر هایش... قطع به یقین در گیشه هم موفق نیست پس دلیل ساخت این فیلم و یا به زبان دیگر اسراف این همه هزینه ، وقت و امکانات چیست؟

 

و اما رگ خواب ... بهتر است هیچ چیزی نگویم و دعوتتان کنم به دیدن یک ملودرام سوزناک ایرانی با بازی خیره کننده لیلا حاتمی. فیلمی که هم فیلمنامه خوبی دارد ... هم بازیگران کاربلد و هم موسیقی سحر آمیز ... به همه اینها نوای ملکوتی همایون شجریان را هم شبانگاه ، در پیچ و خم جاده چالوس اضافه کنید تا ببینید که از چه معجزه ای برایتان حرف می زنم ... شاید به نظر شما زیاد از این فیلم تعریف می کنم اما در جشنواره ای که همه فیلم ها بد بودند. فیلمی که بتواند من را راضی کند مستحق این تعریف هاست ... نوش جان حمید نعمت الله

تنها جیزی که برایم کمی نچسب بود موسیقی و تیتراژ آخر فیلم بود که به من نچسبید... بقیه را نمی دانم

 

پ ن . حتم دارم که علی اگر می خواست زیباترین مدینه فاضله را - البته به جبر و زور- برای مردم می ساخت. اما در سیاست علی و جهان بینی علی هدف وسیله را توجیه نمی کرد ..
پ ن 2 . نه از این مردک مغرور مو طلایی فاسد هم قطع امید کردم ... اینها مصداق بارز جهنم هستند ... این مدل ابناء بشر همانها هستند که هر چه تعدادشان بیشتر باشد زندگی در این کره خاکی بغرنج تر است...

  • محسن بیدی